لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

پیشرفت کردن
حلزونها فقط به آهستگی پیشرفت میکنند.

توصیف کردن
چطور میتوان رنگها را توصیف کرد؟

آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده میکنند.

چاپ کردن
کتابها و روزنامهها چاپ میشوند.

مرتبط بودن
همه کشورهای زمین با یکدیگر مرتبط هستند.

گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.

بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت میگذرد.

توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

قدم زدن
گروه از روی پل قدم زد.

آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.
