لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

تمرین کردن
او هر روز با اسکیتبورد خود تمرین میکند.

افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.

آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.

سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.

بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.

نقاشی کردن
میخواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

رانده شدن
متاسفانه هنوز بسیاری از حیوانات توسط ماشینها رانده میشوند.

یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

نام بردن
چند کشور میتوانی نام ببری؟
