لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

نگاه کردن
در تعطیلات، به بسیاری از مناظر نگاه کردم.

خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.

وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.

اعتراض کردن
مردم به بیعدالتی اعتراض میکنند.

بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.

ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.

رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.

دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.

هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.
