لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.

برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

دریافت کردن
من میتوانم اینترنت بسیار سریعی دریافت کنم.

شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.

پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد میدهد.

شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده میشود.

خاموش کردن
او ساعت زنگدار را خاموش میکند.

توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

فشار دادن
او دکمه را فشار میدهد.

به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.
