återvända
Boomerangen återvände.
برگشتن
بومرانگ برگشت.
avsluta
Vår dotter har just avslutat universitetet.
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.
gå igenom
Kan katten gå genom detta hål?
عبور کردن
آیا گربه میتواند از این سوراخ عبور کند؟
importera
Många varor importeras från andra länder.
وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد میشوند.
måla
Bilen målas blå.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی میشود.
svara
Hon svarade med en fråga.
پاسخ دادن
او با یک سوال پاسخ داد.
lyssna
Hon lyssnar och hör ett ljud.
گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.
lyfta
Planet lyfte precis.
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.
säga adjö
Kvinnan säger adjö.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.
måla
Han målar väggen vit.
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی میکند.
sparka
Var försiktig, hästen kan sparka!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!
upprepa
Studenten har upprepat ett år.
سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.