لغت
تايلندی – تمرین افعال

خش خش کردن
برگها زیر پاهای من خش خش میکنند.

کافی بودن
یک سالاد برای من برای ناهار کافی است.

تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.

کنار گذاشتن
من میخواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.

غلبه کردن
ورزشکاران بر آبشار غلبه کردند.

تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.

ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.

دوست داشتن
او گربهاش را خیلی دوست دارد.

خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.

به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.
