لغت
تايلندی – تمرین افعال

بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ میزند.

ساختن
او یک مدل برای خانه ساخته است.

سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.

افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.

گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.

توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

نگه داشتن
شما میتوانید پول را نگه دارید.

دروغ گفتن
وقتی میخواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ میگوید.

اعتراض کردن
مردم به بیعدالتی اعتراض میکنند.
