لغت

تايلندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/111063120.webp
شناختن
سگ‌های غریب می‌خواهند یکدیگر را بشناسند.
cms/verbs-webp/44782285.webp
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز می‌دهد.
cms/verbs-webp/91930542.webp
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/78773523.webp
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
cms/verbs-webp/120452848.webp
دانستن
او زیادی از کتاب‌ها را تقریباً حفظ می‌داند.
cms/verbs-webp/11579442.webp
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت می‌کنند.
cms/verbs-webp/90183030.webp
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.
cms/verbs-webp/123367774.webp
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/108118259.webp
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
cms/verbs-webp/102168061.webp
اعتراض کردن
مردم به بی‌عدالتی اعتراض می‌کنند.
cms/verbs-webp/21342345.webp
دوست داشتن
کودک اسباب‌بازی جدید را دوست دارد.
cms/verbs-webp/123619164.webp
شنا کردن
او به طور منظم شنا می‌زند.