لغت
تايلندی – تمرین افعال

پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

برداشتن
صنعتگر کاشیهای قدیمی را برداشت.

بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

نوشیدن
او چای مینوشد.

ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک میکنند.

اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.

جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

مراقبت کردن
سرایدار ما از پاک کردن برف مراقبت میکند.

زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ میزند.

کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.
