لغت
تايلندی – تمرین افعال

زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.

روی ... قدم زدن
من نمیتوانم با این پا روی زمین قدم بزنم.

جای دادن
بسیاری از خانههای قدیمی باید به خانههای جدید جای بدهند.

دوست داشتن
کودک اسباببازی جدید را دوست دارد.

دویدن
او هر صبح روی ساحل میدود.

نامزد شدن
آنها به طور مخفی نامزد شدهاند!

افزایش دادن
شرکت درآمد خود را افزایش داده است.

بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند میشود.

مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

فرستادن
این بسته به زودی فرستاده میشود.

ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.
