لغت
ترکی استانبولی – تمرین افعال

رانده شدن
یک دوچرخهسوار توسط یک ماشین رانده شد.

سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.

پیدا کردن
من یک قارچ زیبا پیدا کردم!

مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

یادداشت زدن
دانشآموزان هر چیزی که استاد میگوید را یادداشت میزنند.

دراز کشیدن
آنها خسته بودند و دراز کشیدند.

پاسخ دادن
او با یک سوال پاسخ داد.

باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.

به عهده گرفتن
من سفرهای زیادی را به عهده گرفتهام.

خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

رها کردن
هیچ کس نمیخواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.
