لغت
اکراينی – تمرین افعال

جرات کردن
آنها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.

وارد کردن
نباید هرگز به ناشناختهها اجازه ورود دهید.

تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.

کشیدن
او سورتمه را میکشد.

آوردن
سگ توپ را از آب میآورد.

پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

تصاحب کردن
ملخها تصاحب کردهاند.

واجد شرایط بودن
افراد مسن واجد شرایط برای دریافت بازنشستگی هستند.

مردن
بسیاری از مردم در فیلمها میمیرند.

رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
