لغت
اکراينی – تمرین افعال

ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.

گپ زدن
او اغلب با همسایهاش گپ میزند.

مطالعه کردن
دخترها دوست دارند با هم مطالعه کنند.

حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

تمرین کردن
او هر روز با اسکیتبورد خود تمرین میکند.

گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.

فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
