لغت
اکراينی – تمرین افعال

دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!

همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.

تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.

وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.

مالک بودن
من یک ماشین اسپرت قرمز دارم.

مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه میکنند.

خش خش کردن
برگها زیر پاهای من خش خش میکنند.

پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت میکند.

لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.
