لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/107508765.webp
روشن کردن
تلویزیون را روشن کنید!
cms/verbs-webp/93393807.webp
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق می‌افتد.
cms/verbs-webp/100298227.webp
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش می‌گیرد.
cms/verbs-webp/119895004.webp
نوشتن
او یک نامه می‌نویسد.
cms/verbs-webp/115291399.webp
خواستن
او خیلی چیز می‌خواهد!
cms/verbs-webp/62788402.webp
تایید کردن
ما با کمال میل ایده شما را تایید می‌کنیم.
cms/verbs-webp/21529020.webp
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش می‌دود.
cms/verbs-webp/119913596.webp
دادن
پدر می‌خواهد به پسرش پول اضافی بدهد.
cms/verbs-webp/110401854.webp
اقامت یافتن
ما در یک هتل ارزان اقامت یافتیم.
cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/114888842.webp
نشان دادن
او آخرین مد را نشان می‌دهد.
cms/verbs-webp/91997551.webp
فهمیدن
نمی‌توان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.