لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/105504873.webp
خواستن ترک کردن
او می‌خواهد هتل خود را ترک کند.
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
cms/verbs-webp/9435922.webp
نزدیک شدن
حلزون‌ها به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
cms/verbs-webp/130814457.webp
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه می‌کند.
cms/verbs-webp/85010406.webp
پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.
cms/verbs-webp/76938207.webp
زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.
cms/verbs-webp/107852800.webp
نگاه کردن
او از دوربین نگاه می‌کند.
cms/verbs-webp/54887804.webp
ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت می‌کند.
cms/verbs-webp/85623875.webp
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
cms/verbs-webp/61575526.webp
جای دادن
بسیاری از خانه‌های قدیمی باید به خانه‌های جدید جای بدهند.
cms/verbs-webp/108014576.webp
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره می‌بینند.
cms/verbs-webp/110401854.webp
اقامت یافتن
ما در یک هتل ارزان اقامت یافتیم.