لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/101812249.webp
وارد شدن
او وارد دریا می‌شود.
cms/verbs-webp/49374196.webp
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.
cms/verbs-webp/116173104.webp
بردن
تیم ما برد!
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/103797145.webp
استخدام کردن
شرکت می‌خواهد مردم بیشتری را استخدام کند.
cms/verbs-webp/118253410.webp
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.
cms/verbs-webp/40094762.webp
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار می‌کند.
cms/verbs-webp/87301297.webp
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند می‌شود.
cms/verbs-webp/20045685.webp
تحت تاثیر قرار دادن
این واقعاً ما را تحت تاثیر قرار داد!
cms/verbs-webp/100965244.webp
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه می‌کند.
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.
cms/verbs-webp/130770778.webp
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.