لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/130770778.webp
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
cms/verbs-webp/106231391.webp
کُشتن
باکتری‌ها بعد از آزمایش کُشته شدند.
cms/verbs-webp/75001292.webp
حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیل‌ها حرکت کردند.
cms/verbs-webp/102136622.webp
کشیدن
او سورتمه را می‌کشد.
cms/verbs-webp/101630613.webp
جستجو کردن
دزد در خانه جستجو می‌کند.
cms/verbs-webp/66787660.webp
نقاشی کردن
می‌خواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.
cms/verbs-webp/113418367.webp
تصمیم گرفتن
او نمی‌تواند تصمیم بگیرد که کدام کفش را بپوشد.
cms/verbs-webp/111750432.webp
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویخته‌اند.
cms/verbs-webp/109157162.webp
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.
cms/verbs-webp/119493396.webp
ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کرده‌اند.
cms/verbs-webp/84314162.webp
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره می‌پاشد.
cms/verbs-webp/55788145.webp
پوشاندن
کودک گوش‌هایش را می‌پوشاند.