لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/87317037.webp
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/100573928.webp
پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.
cms/verbs-webp/92513941.webp
ساختن
آن‌ها می‌خواستند یک عکس خنده‌دار بسازند.
cms/verbs-webp/123367774.webp
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/76938207.webp
زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.
cms/verbs-webp/92266224.webp
خاموش کردن
او برق را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/77572541.webp
برداشتن
صنعت‌گر کاشی‌های قدیمی را برداشت.
cms/verbs-webp/121102980.webp
همراه سوار شدن
آیا می‌توانم با شما همراه سوار شوم؟
cms/verbs-webp/106608640.webp
استفاده کردن
حتی کودکان کوچک هم از تبلت استفاده می‌کنند.
cms/verbs-webp/68841225.webp
فهمیدن
من نمی‌توانم شما را بفهمم!
cms/verbs-webp/117491447.webp
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.