لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/119235815.webp
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/84476170.webp
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.
cms/verbs-webp/128376990.webp
قطع کردن
کارگر درخت را قطع می‌کند.
cms/verbs-webp/64904091.webp
جمع کردن
ما باید تمام سیب‌ها را جمع کنیم.
cms/verbs-webp/23257104.webp
هل دادن
آنها مرد را به آب هل می‌دهند.
cms/verbs-webp/123367774.webp
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/93947253.webp
مردن
بسیاری از مردم در فیلم‌ها می‌میرند.
cms/verbs-webp/105623533.webp
باید
باید زیاد آب نوشید.
cms/verbs-webp/112286562.webp
کار کردن
او بهتر از مردی کار می‌کند.
cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/18316732.webp
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت می‌گذرد.