لغت
ويتنامی – تمرین افعال

فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.

پوشاندن
کودک گوشهایش را میپوشاند.

پارک کردن
ماشینها در پارکینگ زیرزمینی پارک شدهاند.

نگاه کردن
او به من نگاه کرد و لبخند زد.

معامله کردن
مردم با مبلمان استفاده شده معامله میکنند.

دوست داشتن
او شکلات را بیش از سبزیجات دوست دارد.

لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.

ساختن
او یک مدل برای خانه ساخته است.

خواستن ترک کردن
او میخواهد هتل خود را ترک کند.

پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهیام چه پیشنهاد میدهی؟

فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.
