لغت
ويتنامی – تمرین افعال

حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشتشان حمل میکنند.

خواستن
او خسارت میخواهد.

مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

توضیح دادن
او به او توضیح میدهد چگونه دستگاه کار میکند.

پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.

شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.

باز کردن
گاوصندوق با کد رمز میتواند باز شود.

لال کردن
آن مفاجأت او را لال میکند.

تبلیغ کردن
ما باید گزینههای جایگزین برای ترافیک خودرو تبلیغ کنیم.

شبیه بودن
تو شبیه چه چیزی هستی؟

خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.
