لغت
زبان چینی – تمرین افعال

قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.

زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

رفتن
مهمانهای تعطیلات ما دیروز رفتند.

مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.

پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.

نوشتن به
او هفته پیش به من نوشت.

دویدن
ورزشکار دو میزند.

رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.
