لغت
زبان چینی – تمرین افعال

برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.

لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.

تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.

کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.

قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.

تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.

اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کردهاند.

یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!
