لغت
زبان چینی – تمرین افعال

شناختن
سگهای غریب میخواهند یکدیگر را بشناسند.

بردن
تیم ما برد!

شروع کردن
کوهنوردان در اوایل صبح شروع کردند.

ذخیره کردن
شما میتوانید در هزینه گرمایش پول ذخیره کنید.

غذا دادن
بچهها به اسب غذا میدهند.

وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل میکند.

ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کردهاند.

دوست داشتن
او گربهاش را خیلی دوست دارد.

بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند میشود.

گوش دادن
او به او گوش میدهد.

دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.
