لغت
زبان چینی – تمرین افعال

توقف کردن
پلیسزن ماشین را متوقف میکند.

برداشتن
او چیزی از یخچال بر میدارد.

وارد شدن
وارد شو!

باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.

ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

شرکت کردن
او در مسابقه شرکت میکند.

خریدن
آنها میخواهند یک خانه بخرند.

پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون میپرد.

نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.
