لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

jeter
Ces vieux pneus doivent être jetés séparément.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.

exclure
Le groupe l’exclut.
محو کردن
گروه او را محو میکند.

arriver
Il est arrivé juste à temps.
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.

embaucher
Le candidat a été embauché.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

visiter
Une vieille amie lui rend visite.
دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

construire
Les enfants construisent une haute tour.
ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

voir clairement
Je vois tout clairement avec mes nouvelles lunettes.
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

percevoir
Il perçoit une bonne pension à la retraite.
دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت میکند.

faire
Vous auriez dû le faire il y a une heure!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!

ouvrir
Le festival a été ouvert avec des feux d’artifice.
باز کردن
جشنواره با آتشبازی آغاز شد.

vivre
Ils vivent dans une colocation.
زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی میکنند.
