لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

passear
A família passeia aos domingos.
قدم زدن
خانواده در روزهای یکشنبه قدم میزند.

cantar
As crianças cantam uma música.
خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

limpar
Ela limpa a cozinha.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

sobrecarregar
O trabalho de escritório a sobrecarrega muito.
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.

perder-se
Minha chave se perdeu hoje!
گم شدن
کلید من امروز گم شده!

decolar
O avião acabou de decolar.
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.

acontecer
Um acidente aconteceu aqui.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

fechar
Você deve fechar a torneira bem apertado!
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!

ser eliminado
Muitos cargos logo serão eliminados nesta empresa.
حذف شدن
بسیاری از مواقع به زودی در این شرکت حذف خواهند شد.

misturar
O pintor mistura as cores.
مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

resumir
Você precisa resumir os pontos chave deste texto.
خلاصه کردن
شما باید نکات کلیدی این متن را خلاصه کنید.
