لغت

یادگیری افعال – سوئدی

komma närmare
Sniglarna kommer närmare varandra.
نزدیک شدن
حلزون‌ها به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
gå runt
Du måste gå runt det här trädet.
دور زدن
شما باید از این درخت دور بزنید.
resa
Han tycker om att resa och har sett många länder.
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
ropa
Om du vill bli hörd måste du ropa ditt budskap högt.
فریاد زدن
اگر می‌خواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.
minska
Jag behöver definitivt minska mina uppvärmningskostnader.
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینه‌های گرمایشی خود را کاهش دهم.
dela
Vi behöver lära oss att dela vår rikedom.
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.
kliva ut
Hon kliver ut ur bilen.
بیرون رفتن
او از ماشین بیرون می‌آید.
gå tillbaka
Han kan inte gå tillbaka ensam.
برگشتن
او نمی‌تواند به تنهایی برگردد.
föreslå
Kvinnan föreslår något för sin vän.
پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد می‌دهد.
resa
Vi gillar att resa genom Europa.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.
visa
Jag kan visa ett visum i mitt pass.
نشان دادن
من می‌توانم یک ویزا در گذرنامه‌ام نشان دهم.
omfamna
Modern omfamnar barnets små fötter.
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش می‌گیرد.