نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.
nzart kerdn
hmh cheaz dr aanja twst dwrbanha nzart mashwd.
모니터하다
여기 모든 것은 카메라로 모니터링된다.
دوست شدن
این دو دوست شدهاند.
dwst shdn
aan dw dwst shdhand.
친구가 되다
두 사람은 친구가 되었다.
برگشتن
بومرانگ برگشت.
brgushtn
bwmrangu brgusht.
돌아오다
부메랑이 돌아왔다.
پاسخ دادن
او با یک سوال پاسخ داد.
peaskh dadn
aw ba ake swal peaskh dad.
응답하다
그녀는 질문으로 응답했다.
بیرون آوردن
من قبضها را از کیف پولم بیرون میآورم.
barwn awrdn
mn qbdha ra az keaf pewlm barwn maawrm.
꺼내다
나는 지갑에서 청구서를 꺼낸다.
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
ward shdn
mtrw tazh bh aastguah ward shdh ast.
들어가다
지하철이 방금 역에 들어왔다.
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.
dnbal kerdn
sgu mn hnguam dwadn mn ra dnbal makend.
따라가다
내 개는 나가 조깅할 때 항상 따라온다.
سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.
sfarsh dadn
aw braa khwdsh sbhanh sfarsh dad.
주문하다
그녀는 자신에게 아침식사를 주문한다.
دروغ گفتن
وقتی میخواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ میگوید.
drwgh guftn
wqta makhwahd cheaza bfrwshd, aghlb drwgh maguwad.
거짓말하다
그는 무언가를 팔고 싶을 때 자주 거짓말한다.
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.
kear kerdn braa
aw skht kear kerd braa nmrat khwbsh.
일하다
그는 좋은 성적을 위해 열심히 일했다.
زدن
دوچرخهسوار زده شد.
zdn
dwcherkhhswar zdh shd.
치다
자전거 타는 사람이 치였다.
روی ... قدم زدن
من نمیتوانم با این پا روی زمین قدم بزنم.
rwa ... qdm zdn
mn nmatwanm ba aan pea rwa zman qdm bznm.
밟다
이 발로는 땅을 밟을 수 없어.