어휘

بحران کردن

همکاران مشکل را بحران می‌کنند.

bhran kerdn

hmkearan mshkel ra bhran ma‌kennd.

논의하다

동료들은 문제를 논의합니다.

اعتراض کردن

مردم به بی‌عدالتی اعتراض می‌کنند.

a’etrad kerdn

mrdm bh ba‌’edalta a’etrad ma‌kennd.

항의하다

사람들은 불공평함에 항의한다.

ترک کردن

کافی است، ما داریم ترک می‌کنیم!

trke kerdn

keafa ast, ma daram trke ma‌kenam!

포기하다

됐어, 우리 포기해!

حل کردن

او بی‌فایده سعی می‌کند مشکل را حل کند.

hl kerdn

aw ba‌faadh s’ea ma‌kend mshkel ra hl kend.

해결하다

그는 문제를 헛되이 해결하려고 한다.

انجام دادن

او تعمیرات را انجام می‌دهد.

anjam dadn

aw t’emarat ra anjam ma‌dhd.

수행하다

그는 수리를 수행합니다.

تغییر کردن

به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.

tghaar kerdn

bh khatr tghaarat aqlama, bsaar cheazha tghaar kerdh ast.

바뀌다

기후 변화로 많은 것이 바뀌었습니다.

تحویل دادن

پیک پیتزا پیتزا را تحویل می‌دهد.

thwal dadn

peake peatza peatza ra thwal ma‌dhd.

배달하다

피자 배달부가 피자를 배달한다.

دویدن

ورزشکار در حال آماده‌شدن برای دویدن است.

dwadn

wrzshkear dr hal amadh‌shdn braa dwadn ast.

달리기 시작하다

운동선수가 달리기를 시작하려고 한다.

گم شدن

من در راه گم شدم.

gum shdn

mn dr rah gum shdm.

길을 잃다

나는 길을 잃었다.

گپ زدن

دانش‌آموزان نباید در کلاس گپ بزنند.

gupe zdn

dansh‌amwzan nbaad dr kelas gupe bznnd.

채팅하다

학생들은 수업 중에 채팅해서는 안됩니다.

ترک کردن

او شغل خود را ترک کرد.

trke kerdn

aw shghl khwd ra trke kerd.

그만두다

그는 일을 그만두었다.

دوست داشتن

او شکلات را بیش از سبزیجات دوست دارد.

dwst dashtn

aw shkelat ra bash az sbzajat dwst dard.

좋아하다

그녀는 야채보다 초콜릿을 더 좋아한다.