መዝገበ ቃላት

ኡርዱ – ግሲታት ልምምድ

cms/verbs-webp/81973029.webp
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/114379513.webp
پوشاندن
لیلی‌های آبی آب را می‌پوشانند.
cms/verbs-webp/69139027.webp
کمک کردن
آتش‌نشانان سریعاً کمک کردند.
cms/verbs-webp/67095816.webp
با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.
cms/verbs-webp/99725221.webp
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.
cms/verbs-webp/90643537.webp
خواندن
کودکان یک ترانه می‌خوانند.
cms/verbs-webp/124046652.webp
اول آمدن
سلامتی همیشه اول است!
cms/verbs-webp/112286562.webp
کار کردن
او بهتر از مردی کار می‌کند.
cms/verbs-webp/99207030.webp
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.
cms/verbs-webp/114052356.webp
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.
cms/verbs-webp/36406957.webp
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.