Slovník
bosenština – Cvičení sloves

شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.

نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

کمک کردن
آتشنشانان سریعاً کمک کردند.

با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.

دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

اول آمدن
سلامتی همیشه اول است!

کار کردن
او بهتر از مردی کار میکند.

رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.

سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.
