کتاب لغت

fa ‫خواندن و نوشتن‬   »   da Læse og skrive

‫6 [شش]‬

‫خواندن و نوشتن‬

‫خواندن و نوشتن‬

6 [seks]

Læse og skrive

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی دانمارکی بازی بیشتر
‫من می‌خوانم.‬ Jeg læser. Jeg læser. 1
‫من یک حرف الفبا را می‌خوانم.‬ Jeg læser et bogstav. Jeg læser et bogstav. 1
‫من یک کلمه را می‌خوانم.‬ Jeg læser et ord. Jeg læser et ord. 1
‫من یک جمله را می‌خوانم.‬ Jeg læser en sætning. Jeg læser en sætning. 1
‫من یک نامه را می‌خوانم.‬ Jeg læser et brev. Jeg læser et brev. 1
‫من کتاب می‌خوانم.‬ Jeg læser en bog. Jeg læser en bog. 1
‫من می‌خوانم.‬ Jeg læser. Jeg læser. 1
‫تو می‌خوانی.‬ Du læser. Du læser. 1
‫او (مرد) می‌خواند.‬ Han læser. Han læser. 1
‫من می‌نویسم.‬ Jeg skriver. Jeg skriver. 1
‫من یک حرف الفبا را می‌نویسم.‬ Jeg skriver et bogstav. Jeg skriver et bogstav. 1
‫من یک کلمه را می‌نویسم.‬ Jeg skriver et ord. Jeg skriver et ord. 1
‫من یک جمله را می‌نویسم.‬ Jeg skriver en sætning. Jeg skriver en sætning. 1
‫من یک نامه می‌نویسم.‬ Jeg skriver et brev. Jeg skriver et brev. 1
‫من یک کتاب می‌نویسم.‬ Jeg skriver en bog. Jeg skriver en bog. 1
‫من می‌نویسم.‬ Jeg skriver. Jeg skriver. 1
‫تو می‌نویسی.‬ Du skriver. Du skriver. 1
‫او (مرد) می‌نویسد.‬ Han skriver. Han skriver. 1

‫احساسات بین المللی‬

‫جهانی شدن به زبان محدود نمی شود.‬ ‫این امر را می توان در افزایش احساسات بین المللی نیز مشاهده کرد.‬ ‫احساسات بین المللی کلماتی هستند که در زبان های متعدّد وجود دارد.‬ ‫در نتیجه کلمات می توانند دارای معانی یکسان یا مشابه باشند.‬ ‫تلفّظ آنها اغلب یکسان است.‬ ‫نگارش کلمات هم معمولا بسیار مشابه هستند.‬ ‫احساسات بین المللی جالب است.‬ ‫آنها هیچ توجّهی به مرزها ندارند.‬ ‫به مرزهای جغرافیایی هم ندارند.‬ ‫و بخصوص به مرزهای زبانی هم توجّهی ندارند.‬ ‫کلماتی وجود دارند که در سرتاسر جهان قابل فهم است.‬ ‫کلمه هتل، مثال خوبی در این مورد است.‬ ‫این لغت تقریبا در همه جای جهان وجود دارد.‬ ‫بسیاری از احساسات بین المللی ناشی از علم است.‬ ‫اصطلاحات فنی نیز به سرعت و بصورت جهانی منتشر می شوند.‬ ‫احساسات بین المللی قدیمی از یک ریشه مشترک مشتق شده اند.‬ ‫آنها از یک کلمه واحد ساخته شده اند.‬ ‫امّا، بیشتر احساسات بین المللی معمولا به وام گرفته شده است.‬ ‫می توان گفت، که واژه ها به سادگی به زبان های دیگر وارد می شوند.‬ ‫حوزه های فرهنگی نقش مهمی در این پذیرش دارند.‬ ‫هر تمدّن دارای آداب و رسوم خاص خود است.‬ ‫به این علّت است که تمام مفاهیم جدید به همه جا سرایت نمی کند.‬ ‫هنجارهای فرهنگی در پذیرفتن کلمات جدید نقش دارند.‬ ‫بعضی چیزها فقط در مناطق خاصی از جهان یافت می شود.‬ ‫امّا سایر چیزها به سرعت در سراسر جهان منتشر می شوند.‬ ‫و وقتی منتشر شدند نام خود آنها هم منتشر می شود.‬ ‫این دقیقا همان چیزی است که احساسات بین المللی را این چنین هیجان انگیز کرده است!‬ ‫همیشه هنگامی که زبانی را کشف می کنیم، فرهنگی را نیز کشف می کنیم.‬