کتاب لغت

fa ‫خواندن و نوشتن‬   »   ko 읽고 쓰기

‫6 [شش]‬

‫خواندن و نوشتن‬

‫خواندن و نوشتن‬

6 [여섯]

6 [yeoseos]

읽고 쓰기

[ilg-go sseugi]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی زبان کره‌ای بازی بیشتر
‫من می‌خوانم.‬ 저는 읽어요. 저는 읽어요. 1
j-o--u- -lg-eoyo. jeoneun ilg-eoyo.
‫من یک حرف الفبا را می‌خوانم.‬ 저는 글자를 읽어요. 저는 글자를 읽어요. 1
j--n-un -----a-e---i----o--. jeoneun geuljaleul ilg-eoyo.
‫من یک کلمه را می‌خوانم.‬ 저는 단어를 읽어요. 저는 단어를 읽어요. 1
j---eun -an-eo---l-il------. jeoneun dan-eoleul ilg-eoyo.
‫من یک جمله را می‌خوانم.‬ 저는 문장을 읽어요. 저는 문장을 읽어요. 1
jeon--- munj-ng-----il---oy-. jeoneun munjang-eul ilg-eoyo.
‫من یک نامه را می‌خوانم.‬ 저는 편지를 읽어요. 저는 편지를 읽어요. 1
jeo-eu- p-e--ji-eu----g-----. jeoneun pyeonjileul ilg-eoyo.
‫من کتاب می‌خوانم.‬ 저는 책을 읽어요. 저는 책을 읽어요. 1
j--n-u- c-ae---u- -lg----o. jeoneun chaeg-eul ilg-eoyo.
‫من می‌خوانم.‬ 저는 읽어요. 저는 읽어요. 1
je--eun ilg-e-yo. jeoneun ilg-eoyo.
‫تو می‌خوانی.‬ 당신은 읽어요. 당신은 읽어요. 1
d--gs-n-----i-g-e-y-. dangsin-eun ilg-eoyo.
‫او (مرد) می‌خواند.‬ 그는 읽어요. 그는 읽어요. 1
geu-e-n--l--eo--. geuneun ilg-eoyo.
‫من می‌نویسم.‬ 저는 써요. 저는 써요. 1
jeo-eu---seoy-. jeoneun sseoyo.
‫من یک حرف الفبا را می‌نویسم.‬ 저는 글자를 써요. 저는 글자를 써요. 1
j-one---g-u--a-e-l--se-y-. jeoneun geuljaleul sseoyo.
‫من یک کلمه را می‌نویسم.‬ 저는 단어를 써요. 저는 단어를 써요. 1
jeo-e---da--e--e-l -se-y-. jeoneun dan-eoleul sseoyo.
‫من یک جمله را می‌نویسم.‬ 저는 문장을 써요. 저는 문장을 써요. 1
j--ne----u--an---u--s--oyo. jeoneun munjang-eul sseoyo.
‫من یک نامه می‌نویسم.‬ 저는 글자를 써요. 저는 글자를 써요. 1
j-o-eu- -e-ljal----s---yo. jeoneun geuljaleul sseoyo.
‫من یک کتاب می‌نویسم.‬ 저는 책을 써요. 저는 책을 써요. 1
j---eun --a-g--ul --e-yo. jeoneun chaeg-eul sseoyo.
‫من می‌نویسم.‬ 저는 써요. 저는 써요. 1
j-one-n ---oy-. jeoneun sseoyo.
‫تو می‌نویسی.‬ 당신은 써요. 당신은 써요. 1
dangsi--eun-sseo--. dangsin-eun sseoyo.
‫او (مرد) می‌نویسد.‬ 그는 써요. 그는 써요. 1
geun-----s----. geuneun sseoyo.

‫احساسات بین المللی‬

‫جهانی شدن به زبان محدود نمی شود.‬ ‫این امر را می توان در افزایش احساسات بین المللی نیز مشاهده کرد.‬ ‫احساسات بین المللی کلماتی هستند که در زبان های متعدّد وجود دارد.‬ ‫در نتیجه کلمات می توانند دارای معانی یکسان یا مشابه باشند.‬ ‫تلفّظ آنها اغلب یکسان است.‬ ‫نگارش کلمات هم معمولا بسیار مشابه هستند.‬ ‫احساسات بین المللی جالب است.‬ ‫آنها هیچ توجّهی به مرزها ندارند.‬ ‫به مرزهای جغرافیایی هم ندارند.‬ ‫و بخصوص به مرزهای زبانی هم توجّهی ندارند.‬ ‫کلماتی وجود دارند که در سرتاسر جهان قابل فهم است.‬ ‫کلمه هتل، مثال خوبی در این مورد است.‬ ‫این لغت تقریبا در همه جای جهان وجود دارد.‬ ‫بسیاری از احساسات بین المللی ناشی از علم است.‬ ‫اصطلاحات فنی نیز به سرعت و بصورت جهانی منتشر می شوند.‬ ‫احساسات بین المللی قدیمی از یک ریشه مشترک مشتق شده اند.‬ ‫آنها از یک کلمه واحد ساخته شده اند.‬ ‫امّا، بیشتر احساسات بین المللی معمولا به وام گرفته شده است.‬ ‫می توان گفت، که واژه ها به سادگی به زبان های دیگر وارد می شوند.‬ ‫حوزه های فرهنگی نقش مهمی در این پذیرش دارند.‬ ‫هر تمدّن دارای آداب و رسوم خاص خود است.‬ ‫به این علّت است که تمام مفاهیم جدید به همه جا سرایت نمی کند.‬ ‫هنجارهای فرهنگی در پذیرفتن کلمات جدید نقش دارند.‬ ‫بعضی چیزها فقط در مناطق خاصی از جهان یافت می شود.‬ ‫امّا سایر چیزها به سرعت در سراسر جهان منتشر می شوند.‬ ‫و وقتی منتشر شدند نام خود آنها هم منتشر می شود.‬ ‫این دقیقا همان چیزی است که احساسات بین المللی را این چنین هیجان انگیز کرده است!‬ ‫همیشه هنگامی که زبانی را کشف می کنیم، فرهنگی را نیز کشف می کنیم.‬