کتاب لغت

fa ‫نوشیدنیها‬   »   es Bebidas

‫12 [دوازده]‬

‫نوشیدنیها‬

‫نوشیدنیها‬

12 [doce]

Bebidas

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی اسپانیایی بازی بیشتر
‫من چای می‌نوشم.‬ Yo bebo té. Yo bebo té.
‫من قهوه می‌نوشم.‬ Yo bebo café. Yo bebo café.
‫من آب معدنی می‌نوشم.‬ Yo bebo agua mineral. Yo bebo agua mineral.
‫تو چای را با لیمو می‌نوشی؟‬ ¿Bebes té con limón? ¿Bebes té con limón?
‫تو قهوه را با شکر می‌نوشی؟‬ ¿Bebes café con azúcar? ¿Bebes café con azúcar?
‫تو آب را با یخ می‌نوشی؟‬ ¿Bebes agua con hielo? ¿Bebes agua con hielo?
‫اینجا یک مهمانی است.‬ Aquí hay una fiesta. Aquí hay una fiesta.
‫مردم شامپاین می‌نوشند.‬ La gente bebe champán. La gente bebe champán.
‫مردم شراب و آبجو می‌نوشند.‬ La gente bebe vino y cerveza. La gente bebe vino y cerveza.
‫تو الکل می‌نوشی؟‬ ¿Bebes alcohol? ¿Bebes alcohol?
‫تو ویسکی می‌نوشی؟‬ ¿Bebes whisky? ¿Bebes whisky?
‫تو نوشابه را با رام می‌نوشی؟‬ ¿Bebes Coca-Cola con ron? ¿Bebes Coca-Cola con ron?
‫من شامپاین دوست ندارم.‬ No me gusta el champán. No me gusta el champán.
‫من شراب دوست ندارم.‬ No me gusta el vino. No me gusta el vino.
‫من آبجو دوست ندارم.‬ No me gusta la cerveza. No me gusta la cerveza.
‫بچه شیر دوست دارد.‬ Al bebé le gusta la leche. / El bebé gusta de la leche (am.). Al bebé le gusta la leche. / El bebé gusta de la leche (am.).
‫بچه کاکائو و آب سیب دوست دارد.‬ Al niño / A la niña le gustan el cacao y el zumo de manzana. Al niño / A la niña le gustan el cacao y el zumo de manzana.
‫آن خانم آب پرتقال و آب گریپ فروت دوست دارد.‬ A la mujer le gusta el zumo de naranja y el zumo de pomelo. A la mujer le gusta el zumo de naranja y el zumo de pomelo.

‫علائم به عنوان زبان‬

‫انسان زبان را برای برقراری ارتباط ایجاد کرده است.‬ ‫حتی اشخاص ناشنوا یا دارای اختلال شنوایی هم برای خود زبان دارند.‬ ‫زبان اشاره، زبان اصلی همه افرادی است که اختلال شنوایی دارند.‬ ‫این زبان از مجموعه ای از نمادها ساخته شده اند.‬ ‫این خصوصیّت این زبان را یک زبان بصری یا "قابل مشاهده" ساخته است.‬ ‫بنابراین، آیا زبان اشاره در سطح بین المللی قابل فهم است؟‬ ‫خیر، حتی علامت گذاری هم زبان های ملّی مختلف دارند.‬ ‫هر کشور زبان اشاره خاص خود را دارد.‬ ‫که تحت تأثیر فرهنگ آن کشور قرار دارد.‬ ‫زیرا، زبان همواره از فرهنگ تکامل می یابد.‬ ‫این موضوع در مورد زبان هایی که به آن صحبت نمی شوند هم صادق است.‬ ‫با وجود این، یک زبان اشاره بین المللی هم وجود دارد.‬ ‫اما علائم آن تا حدودی پیچیده تر است.‬ ‫امّا، زبان های اشاره ملّی شبیه به یکدیگر هستند.‬ ‫بسیاری از این نشانه ها تصویری هستند.‬ ‫آنها شبیه شکل اشیائی هستند که معرفی می کنند.‬ ‫معمول ترین زبان اشاره که به طور گسترده از آن استفاده می شود زبان اشاره آمریکایی است.‬ ‫زبان های اشاره به عنوان زبان های کاملا پیشرفته شناخته شده اند.‬ ‫این زبان ها برای خود دستور زبان دارند.‬ ‫اما این دستور زبان با دستور زبان، زبان هائی که با آن صحبت می شوند متفاوت است.‬ ‫بنابراین، زبان اشاره را نمی توان کلمه به کلمه ترجمه کرد.‬ ‫با وجود این، مترجمین شفاهی این زبان هم وجود دارند.‬ ‫در زبان اشاره اطلاعات به طور همزمان منتقل می شوند.‬ ‫این بدان معنی است که یک نشانه می تواند کلّ یک جمله را بیان کند.‬ ‫همچنین در زبان اشاره لهجه هم وجود دارد.‬ ‫خصوصیات منطقه ای، هم برای خود نشانه هایی دارند.‬ ‫و هر زبان اشاره آهنگ خود را دارد.‬ ‫این امر در مورد علامات هم صدق می کند: لهجه ما نشان دهنده اصلیّت ماست.‬