کتاب لغت

fa ‫خرید‬   »   mr खरेदी

‫54 [پنجاه و چهار]‬

‫خرید‬

‫خرید‬

५४ [चौपन्न]

54 [Caupanna]

खरेदी

kharēdī

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی مراتی بازی بیشتر
‫من می‌خواهم یک کادو بخرم.‬ मला एक भेटवस्तू खरेदी करायची आहे. मला एक भेटवस्तू खरेदी करायची आहे. 1
m----ē-a b--ṭava----k-a---ī--ar--acī--h-. malā ēka bhēṭavastū kharēdī karāyacī āhē.
‫اما زیاد گران نباشد.‬ पण जास्त महाग नाही. पण जास्त महाग नाही. 1
P-----ās-a m-h-g- ----. Paṇa jāsta mahāga nāhī.
‫شاید یک کیف دستی؟‬ कदाचित एक हॅन्ड – बॅग कदाचित एक हॅन्ड – बॅग 1
K---cit- ē-- h--ḍa – --ga Kadācita ēka hĕnḍa – bĕga
‫چه رنگی دوست دارید؟‬ आपल्याला कोणता रंग पाहिजे? आपल्याला कोणता रंग पाहिजे? 1
ā--ly--ā -ōṇ-tā r-ṅ-a -āh-j-? āpalyālā kōṇatā raṅga pāhijē?
‫سیاه، قهوه‌ای یا سفید؟‬ काळा, तपकिरी, की पांढरा? काळा, तपकिरी, की पांढरा? 1
K---,-----ki-ī- -ī-pāṇ-har-? Kāḷā, tapakirī, kī pāṇḍharā?
‫بزرگ باشد یا کوچک؟‬ लहान की मोठा? लहान की मोठा? 1
L--ān- k- m-ṭ-ā? Lahāna kī mōṭhā?
‫می‌توانم این یکی را ببینم؟‬ मी ही वस्तू जरा पाहू का? मी ही वस्तू जरा पाहू का? 1
M- h- v-----ja-- -āhū k-? Mī hī vastū jarā pāhū kā?
‫این از جنس چرم است؟‬ ही चामड्याची आहे का? ही चामड्याची आहे का? 1
Hī-cā------ī --ē--ā? Hī cāmaḍyācī āhē kā?
‫یا از جنس پلاستیک است؟‬ की प्लास्टीकची? की प्लास्टीकची? 1
K- p--sṭī--c-? Kī plāsṭīkacī?
‫قطعاً چرمی‌است.‬ अर्थातच चामड्याची. अर्थातच चामड्याची. 1
Ar--āta----ām-ḍy---. Arthātaca cāmaḍyācī.
‫از کیفیت خیلی خوبی برخوردار است.‬ हा खूप चांगल्या प्रतीचा आहे. हा खूप चांगल्या प्रतीचा आहे. 1
H--kh-----āṅg-l---p---īcā-āh-. Hā khūpa cāṅgalyā pratīcā āhē.
‫و قیمت این کیف دستی واقعاً مناسب است.‬ आणि बॅग खरेच खूप किफायतशीर आहे. आणि बॅग खरेच खूप किफायतशीर आहे. 1
Āṇ---ĕ-a ----ē-a --ū-a k--h--a-a-ī-- āh-. Āṇi bĕga kharēca khūpa kiphāyataśīra āhē.
‫از این یکی خوشم می‌آید.‬ ही मला आवडली. ही मला आवडली. 1
Hī ma-- ---ḍ-lī. Hī malā āvaḍalī.
‫این یکی را بر می‌دارم.‬ ही मी खरेदी करतो. / करते. ही मी खरेदी करतो. / करते. 1
H-----k------ k-r--ō. /--aratē. Hī mī kharēdī karatō. / Karatē.
‫شاید بخواهم آن را عوض کنم، امکان دارد؟‬ गरज लागल्यास मी ही बदलून घेऊ शकतो / शकते का? गरज लागल्यास मी ही बदलून घेऊ शकतो / शकते का? 1
Gar--- -ā---yāsa-mī-hī b-da--n--ghē-- --ka-ō/-ś-kat---ā? Garaja lāgalyāsa mī hī badalūna ghē'ū śakatō/ śakatē kā?
‫بله، مسلماً.‬ ज़रूर. ज़रूर. 1
Zarūr-. Zarūra.
‫آن را به صورت کادو بسته بندی می‌کنیم.‬ आम्ही ही भेटवस्तूसारखी बांधून देऊ. आम्ही ही भेटवस्तूसारखी बांधून देऊ. 1
Ām-ī-h-----ṭ-----ū--r--hī--ā-d--na----ū. Āmhī hī bhēṭavastūsārakhī bāndhūna dē'ū.
‫آن روبرو صندوق پرداخت است.‬ कोषपाल तिथे आहे. कोषपाल तिथे आहे. 1
K--a--l- --t-- ā--. Kōṣapāla tithē āhē.

‫چه کسی، چه کسی را درک می کند؟‬

‫حدود 7 میلیارد نفر در جهان زندگی می کنند.‬ ‫همه آنها دارای یک زبان هستند.‬ ‫متاسفانه، همیشه این زبان یکسان نیست.‬ ‫بنابراین برای این که بتوانیم با مردم کشورهای دیگر صحبت کنیم، باید زبان بیاموزیم.‬ ‫این کار اغلب بسیار دشوار است.‬ ‫اما زبان هائی وجود دارند که بسیار به همدیگر شبیه هستند.‬ ‫اهل این زبان ها بدون تسلّط بر زبان دیگر زبان همدیگر را درک می کنند.‬ ‫این پدیده، فهم متقابل نامیده می شود.‬ ‫که در آن دو نوع متمایز وجود دارد.‬ ‫اولّین نوع، فهم متقابل شفاهی است.‬ ‫در این نوع، اهل این زبان ها، زبان همدیگر را در موقع صحبت درک می کنند.‬ ‫امّا، مطالب را به صورت کتبی درک نمی کنند.‬ ‫زیرا، زبان ها دارای ارسم الخط های هستند.‬ ‫نمونه این زبان ها هندی و اردوست.‬ ‫نوع دوّم، فهم متقابل کتبی است.‬ ‫در این نوع، نوشته زبان دیگر، قابل درک است.‬ ‫اما اهل این زبان ها صحبت همدیگر را درک نمی کنند.‬ ‫دلیل آن وجود تلفّظ های گوناگون است.‬ ‫زبان های آلمانی و هلندی نمونه ای از این نوع هستند.‬ ‫زبان هائی که بسیار به هم نزدیک هستند مشمول هر دو نوع هستند.‬ ‫بدین معنی که دو صورت شفاهی و کتبی آن ها قابل فهم است.‬ ‫زبان های روسی و اوکراینی یا تایلندی و لائوسی نمونه هائی از این نوع هستند.‬ ‫امّا، فهم متقابل یک طرفه هم وجود دارد.‬ ‫این زمانی است که اهل این زبان ها سطوح درک مختلفی از یکدیگر دارند.‬ ‫پرتغالی ها زبان اسپانیایی را بهتر از آنچه اسپانیائی ها زبان پرتغالی را درک می کنند، می فهمند.‬ ‫اتریشی ها نیز درک متقابل بهتری از آلمان ها دارند.‬ ‫در این نمونه ها، تلفّظ و لهجه مانع فهم متقابل بهتر است.‬ ‫هر که واقعا می خواهد گفتگوی خوبی داشته باشد، باید مطلب جدیدی را بیاموزد...‬