کتاب لغت

fa ‫اعضای بدن‬   »   el Μέρη του σώματος

‫58 [پنجاه و هشت]‬

‫اعضای بدن‬

‫اعضای بدن‬

58 [πενήντα οκτώ]

58 [penḗnta oktṓ]

Μέρη του σώματος

[Mérē tou sṓmatos]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی يونانی بازی بیشتر
‫من یک مرد می‌کشم.‬ Σχεδιάζω έναν άντρα. Σχεδιάζω έναν άντρα. 1
Sc-ediá------n ántra. Schediázō énan ántra.
‫اول سر‬ Πρώτα το κεφάλι. Πρώτα το κεφάλι. 1
P---a-to -ep---i. Prṓta to kepháli.
‫این مرد یک کلاه بر سر دارد.‬ Ο άντρας φοράει καπέλο. Ο άντρας φοράει καπέλο. 1
O-á--ras -h-r-e- k-pé--. O ántras phoráei kapélo.
‫موها را نمی‌بینید.‬ Τα μαλλιά δεν φαίνονται. Τα μαλλιά δεν φαίνονται. 1
T----l----de- ph---o-t-i. Ta malliá den phaínontai.
‫گوشها را هم نمی‌بینید.‬ Ούτε τα αυτιά φαίνονται. Ούτε τα αυτιά φαίνονται. 1
O-t---a--u--á --aí-ontai. Oúte ta autiá phaínontai.
‫کمر را هم نمی‌بینید.‬ Ούτε η πλάτη φαίνεται. Ούτε η πλάτη φαίνεται. 1
Oú---- ------pha-n-t--. Oúte ē plátē phaínetai.
‫من چشم ها و دهان را می‌کشم.‬ Σχεδιάζω τα μάτια και το στόμα. Σχεδιάζω τα μάτια και το στόμα. 1
Sc-e--ázō ta --tia --i--o s-óma. Schediázō ta mátia kai to stóma.
‫آن مرد می‌رقصد و می‌خندد.‬ Ο άντρας χορεύει και γελάει. Ο άντρας χορεύει και γελάει. 1
O -n---- ---r-ú-i-k---ge----. O ántras choreúei kai geláei.
‫آن مرد بینی درازی دارد.‬ Ο άντρας έχει μεγάλη μύτη. Ο άντρας έχει μεγάλη μύτη. 1
O -nt--- échei-me---ē ---ē. O ántras échei megálē mýtē.
‫او یک عصا در دستهایش دارد.‬ Κρατάει ένα μπαστούνι στα χέρια. Κρατάει ένα μπαστούνι στα χέρια. 1
K-----i-én---pasto-----t--ch-ri-. Kratáei éna mpastoúni sta chéria.
‫او یک شال گردن هم دور گردنش دارد.‬ Φοράει και ένα κασκόλ γύρω από το λαιμό. Φοράει και ένα κασκόλ γύρω από το λαιμό. 1
Ph----i --i--n- -a-k----ýrō--pó-to-l-imó. Phoráei kai éna kaskól gýrō apó to laimó.
‫زمستان است و هوا سرد است.‬ Είναι χειμώνας και κάνει κρύο. Είναι χειμώνας και κάνει κρύο. 1
Eína- ch-im-n-- k-i---ne--krý-. Eínai cheimṓnas kai kánei krýo.
‫بازوها قوی هستند.‬ Τα χέρια είναι γυμνασμένα. Τα χέρια είναι γυμνασμένα. 1
Ta--h-ria e-n-i gy-nas-é-a. Ta chéria eínai gymnasména.
‫پاها هم قوی هستند.‬ Τα πόδια είναι επίσης γυμνασμένα. Τα πόδια είναι επίσης γυμνασμένα. 1
T--p--i- ---ai---ísē- --mn-sm-na. Ta pódia eínai epísēs gymnasména.
‫این مرد از برف درست شده است.‬ Ο άντρας είναι από χιόνι. Ο άντρας είναι από χιόνι. 1
O án---s -ínai---ó-chió-i. O ántras eínai apó chióni.
‫او شلوار یا پالتو نپوشیده است.‬ Δεν φοράει παντελόνι, ούτε παλτό. Δεν φοράει παντελόνι, ούτε παλτό. 1
D-n -h-r-ei--a---ló-i, -ú-e------. Den phoráei pantelóni, oúte paltó.
‫اما سردش نیست (نمی‌لرزد).‬ Αλλά ο άντρας δεν παγώνει. Αλλά ο άντρας δεν παγώνει. 1
Al-á o-ánt--s d-- pag-ne-. Allá o ántras den pagṓnei.
‫او یک آدم برفی است.‬ Είναι ένας χιονάνθρωπος. Είναι ένας χιονάνθρωπος. 1
Eín----nas-chio--n--rō---. Eínai énas chionánthrōpos.

‫زبان نیاکان ما‬

‫زبان های مدرن را می توان توسّط زبان شناسان تجزیه و تحلیل کرد.‬ ‫از روش های مختلفی برای انجام این کار استفاده می شود.‬ ‫اما مردم در هزاران سال پیش چگونه صحبت می کردند؟‬ ‫پاسخ به این سئوال بسیار مشکل تر است.‬ ‫با وجود این، دانشمندان سالها در این مورد مشغول به تحقیق بوده اند.‬ ‫آنها می خواهند کشف کنند که مردم در زمان های قدیم چگونه سخن می گفته اند.‬ ‫بدین منظور، آنها در تلاش برای بازسازی اشکال مکالمه در دوران گذشته هستند.‬ ‫دانشمندان آمریکایی کشف جالبی کرده اند.‬ ‫آنها بیش از 2000 زبان را تجزیه و تحلیل کردند.‬ ‫آنها خصوصا ساختار جلمه را در این زبان ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.‬ ‫نتایج حاصل از مطالعه آنها بسیار جالب است.‬ ‫ساختار جمله حدود نیمی از این زبانها ساختار S-O-S (فاعل-مفعول-فعل) است.‬ ‫بدین معنی که، ترتیب جمله فاعل، مفعول و فعل است.‬ ‫بیش از 700 زبان مختلف از الگوی، فاعل-فعل-مفعول، استفاده می کنند.‬ ‫و حدود 160 زبان بر اساس سیستم، فعل-فاعل-مفعول، عمل می کنند.‬ ‫و تنها حدود 40 زبان از الگوی فعل-مفعول-فاعل، استفاده می کنند.‬ ‫حدود 120 زبان دیگر ترکیب های دیگر هستند.‬ ‫از سوی دیگر، الگوهای مفعول-فاعل-فعل و مفعول-فعل-فاعل مشخصا نادر هستند.‬ ‫اکثر زبان هائیکه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند از اصل فاعل-مفعول-فعل استفاده می کنند.‬ ‫فارسی، ژاپنی و ترکی از این نمونه است.‬ ‫اکثر زبان های زنده از الگوی فاعل-فعل-مفعول تبعیّت می کنند.‬ ‫این ساختار جمله، امروز در غالب خانواده زبان های هند و اروپایی وجود دارد.‬ ‫محقّقان بر این باورند که در این زبانها قبلا از الگوی فاعل-مفعول-فعل استفاده می شده است.‬ ‫تمام زبان ها بر پایه این سیستم عمل می کنند.‬ ‫اما پس از آن زبان ها شاخه شاخه شدند.‬ ‫ما هنوز نمی دانیم چه زمانی این اتفّاق افتاده است.‬ ‫به هر حال، تنوع در ساختار جمله باید دلیلی داشته باشد.‬ ‫زیرا در تکامل، تنها آنچه مزیت دارد غالب می شود ...‬