کتاب لغت

fa ‫در رستوران 3‬   »   zh 在饭店3

‫31 [سی و یک]‬

‫در رستوران 3‬

‫در رستوران 3‬

31[三十一]

31 [Sānshíyī]

在饭店3

[zài fàndiàn 3]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی زبان چینی بازی بیشتر
‫من یک پیش غذا می‌خواهم.‬ 我 要 一个 前餐 。 我 要 一个 前餐 。 1
w- -à--y--- -i-n-cān. wǒ yào yīgè qián cān.
‫من یک سالاد می‌خواهم.‬ 我 要 一个 色拉/凉菜 。 我 要 一个 色拉/凉菜 。 1
W- --- -ī-- s-lā--li-----i. Wǒ yào yīgè sèlā/ liángcài.
‫من یک سوپ می‌خواهم.‬ 我 要 一个 汤 。 我 要 一个 汤 。 1
Wǒ-----yī-è--ān-. Wǒ yào yīgè tāng.
‫من یک دسر می‌خواهم.‬ 我 要 一个 餐后/甜点 。 我 要 一个 餐后/甜点 。 1
W--yào--ī---cā----u- t---d---. Wǒ yào yīgè cān hòu/ tiándiǎn.
‫من یک بستنی با خامه می‌خواهم.‬ 我 要 一个 加奶油的 冰激淋 。 我 要 一个 加奶油的 冰激淋 。 1
W- -ào y-gè------ǎ--ó- -- -īn--j- lín. Wǒ yào yīgè jiā nǎiyóu de bīng jī lín.
‫من میوه یا پنیر می‌خواهم.‬ 我 要 水果 或是 奶酪 。 我 要 水果 或是 奶酪 。 1
Wǒ yào-s--ǐgu--h-- s-- nǎil-o. Wǒ yào shuǐguǒ huò shì nǎilào.
‫ما می‌خواهیم صبحانه بخوریم.‬ 我们 要 吃 早饭 。 我们 要 吃 早饭 。 1
Wǒme- -à- c---zǎ----. Wǒmen yào chī zǎofàn.
‫ما می‌خواهیم ناهار بخوریم.‬ 我们 要 吃 午饭 。 我们 要 吃 午饭 。 1
W- -é---ào --ī ----n. Wǒ mén yào chī wǔfàn.
‫ما می‌خواهیم شام بخوریم.‬ 我们 要 吃 晚饭 。 我们 要 吃 晚饭 。 1
W-m-- yà- --ī --nf-n. Wǒmen yào chī wǎnfàn.
‫شما صبحانه چی میل دارید؟‬ 您 早餐 想 吃点 什么 ? 您 早餐 想 吃点 什么 ? 1
N-n z---ān --ǎn- ch- di---s---m-? Nín zǎocān xiǎng chī diǎn shénme?
‫نان با مربا و عسل؟‬ 加 果酱 和 蜂蜜的 面包 ? 加 果酱 和 蜂蜜的 面包 ? 1
Ji----ǒ-iàng-h- fēng------m--n--o? Jiā guǒjiàng hé fēngmì de miànbāo?
‫نان تست با سوسیس و پنیر؟‬ 加 香肠 和 奶酪的 烤面包 吗 ? 加 香肠 和 奶酪的 烤面包 吗 ? 1
J-ā xiāngc--ng--é---i--- -- k----i--b---m-? Jiā xiāngcháng hé nǎilào de kǎo miànbāo ma?
‫یک تخم مرغ پخته؟‬ 要 一个 熟 鸡蛋 吗 ? (指水煮) 要 一个 熟 鸡蛋 吗 ? (指水煮) 1
Y-o -ī-è s-- -ī--n --?---ǐ-shuǐ z--) Yào yīgè shú jīdàn ma?(Zhǐ shuǐ zhǔ)
‫یک تخم مرغ نیمرو؟‬ 要 一个 煎 鸡蛋 吗 ? 要 一个 煎 鸡蛋 吗 ? 1
y-o----è ji-n-j---- --? yào yīgè jiān jīdàn ma?
‫یک املت؟‬ 要 一份 鸡蛋饼 吗 ? 要 一份 鸡蛋饼 吗 ? 1
Yào ---fèn--ī-àn--ǐn--ma? Yào yī fèn jīdàn bǐng ma?
‫لطفاً یک ماست دیگر بیاورید.‬ 请 再来 一个 酸奶 。 请 再来 一个 酸奶 。 1
Q-ng-zài--- yī-è---ānnǎi. Qǐng zàilái yīgè suānnǎi.
‫لطفاً باز هم نمک و فلفل بیاورید.‬ 请 再来 点盐 和 胡椒粉 。 请 再来 点盐 和 胡椒粉 。 1
Qǐn--z-i-ái d------n-hé-h-ji-o-fěn. Qǐng zàilái diǎn yán hé hújiāo fěn.
‫لطفاً یک لیوان آب دیگر هم بیاورید.‬ 请 再来 一杯 水 。 请 再来 一杯 水 。 1
Qǐn--zàil-- -ī-ē--s--ǐ. Qǐng zàilái yībēi shuǐ.

‫صحبت کردن موفّق را می توان آموخت!‬

‫صحبت کردن کار نسبتا آسانی است.‬ ‫امّا، خوب صحبت کردن، بسیار دشوار است.‬ ‫بدین معنی که، چگونه صحبت می کنیم، از چه می گوئیم مهم تر است.‬ ‫این موضوع را مطالعات مختلف نشان داده اند.‬ ‫شنوندگان ناخودآگاه به ویژگی های خاص گویندگان توجّه می کنند.‬ ‫بنابراین، ما می توانیم بدون توّجه به این که، سخن ما به خوبی شنیده شده است شنونده را تحت تاثیر قرار دهیم.‬ ‫ما همیشه باید کاملا در نحوه صحبت کردن خود دقّت کنیم.‬ ‫این امر در مورد زبان بدن نیز صدق می کند.‬ ‫این زبان باید درست و متناسب با شخصیت ما باشد.‬ ‫صدا نیز نقش ایفا می کند، زیرا همیشه مورد ارزیابی قرار می گیرد.‬ ‫برای مثال، در مردان، صدای کلفت، بهتر است.‬ ‫این باعث می شود که گوینده مطمئن و شایسته به نظر برسد.‬ ‫از سوی دیگر، تغییر در صدا، هیچ اثری ندارد.‬ ‫اما سرعت صحبت کردن به ویژه مهم است.‬ ‫موفقیت مکالمات در عمل مورد مطالعه قرار گرفته است.‬ ‫زبان موفق به معنی متقاعد کردن دیگران است.‬ ‫کسی که می خواهد دیگران را ترغیب کند نباید خیلی سریع صحبت کند.‬ ‫در غیر این صورت او این حس را ایجاد می کند که جدّی نیست.‬ ‫اما صحبت کردن بیش از اندازه آرام نیز مطلوب نیست.‬ ‫افرادی که بسیار آرام صحبت می کنند بسیار نادان شناخته می شوند.‬ ‫بنابراین، بهتر است که با سرعت متوسّط صحبت کرد.‬ ‫سه و نیم کلمه در هر ثانیه مطلوب است.‬ ‫مکث در صحبت کردن نیز مهم است.‬ ‫آنها، گفتار ما را طبیعی تر و قابل باور تر می کنند.‬ ‫در نتیجه، شنوندگان به ما اعتماد پیدا می کنند.‬ ‫چهار یا پنج مکث در هر دقیقه ایده آل است. ‬ ‫پس فقط سعی کنید که صحبت خود را بهتر کنترل کنید!‬ ‫سپس نوبت مصاحبه بعدی است ...‬