کتاب لغت

fa ‫قیدها‬   »   he ‫תארי הפועל‬

‫100 [صد]‬

‫قیدها‬

‫قیدها‬

‫100 [מאה]‬

100 [me\'ah]

‫תארי הפועל‬

[te'arey hapo'al]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی عبری بازی بیشتر
‫ تا به حال – هرگز ‬ ‫כבר – עדיין לא‬ ‫כבר – עדיין לא‬ 1
kv-r-– ------lo kvar – adayn lo
‫آیا تا به حال در برلین بوده اید؟‬ ‫היית כבר בברלין?‬ ‫היית כבר בברלין?‬ 1
h-it------ kv---b-berli-? haita/hait kvar beberlin?
‫نه، هرگز.‬ ‫לא, עדיין לא.‬ ‫לא, עדיין לא.‬ 1
l-,-ada-n--o. lo, adayn lo.
‫کسی – هیچکس‬ ‫מישהו – אף אחד‬ ‫מישהו – אף אחד‬ 1
mi--e-- –-a--e--d mishehu – af exad
‫شما اینجا کسی را می‌شناسید؟‬ ‫את / ה מכיר / ה כאן מישהו?‬ ‫את / ה מכיר / ה כאן מישהו?‬ 1
ata-/a- m-ki--m---ra--ka'--mish-hu? atah/at mekir/mekirah ka'n mishehu?
‫نه، من کسی را اینجا نمی‌شناسم.‬ ‫לא, אני לא מכיר / ה כאן אף אחד.‬ ‫לא, אני לא מכיר / ה כאן אף אחד.‬ 1
lo,---i l------------ra- k----af-ex-d. lo, ani lo mekir/mekirah ka'n af exad.
‫یک کم دیگر - نه خیلی زیاد‬ ‫עדיין – כבר לא‬ ‫עדיין – כבר לא‬ 1
a--y- – kvar -o adayn – kvar lo
‫شما مدت بیشتری اینجا می‌مانید؟‬ ‫את / ה נשאר / ת עוד הרבה?‬ ‫את / ה נשאר / ת עוד הרבה?‬ 1
at---a- --s-'a---i-h'er-- ----a----? atah/at nish'ar/nish'eret od harbeh?
‫نه، من خیلی زیاد اینجا نمی‌مانم.‬ ‫לא, אני לא נשאר / ת עוד הרבה זמן.‬ ‫לא, אני לא נשאר / ת עוד הרבה זמן.‬ 1
lo, a-- l- -i--'-r-ni---er-t o- h------zma-. lo, ani lo nish'ar/nish'eret od harbeh zman.
‫چیز دیگری - هیچ چیز دیگر‬ ‫עוד משהו – לא יותר‬ ‫עוד משהו – לא יותר‬ 1
od ma-he-u-– lo yo-er od mashehu – lo yoter
‫می‌خواهید چیز دیگری بنوشید‬ ‫תרצה / י לשתות עוד משהו?‬ ‫תרצה / י לשתות עוד משהו?‬ 1
ti-ts---t-r-------ht-t -- m--h---? tirtseh/tirtsi lishtot od mashehu?
‫نه، دیگر چیزی نمی‌خواهم.‬ ‫לא, אני לא רוצה לשתות יותר.‬ ‫לא, אני לא רוצה לשתות יותר.‬ 1
l-- a-i-lo--o----/r-t--h li-h-----oter. lo, ani lo rotseh/rotsah lishtot yoter.
‫قبلا چیزی – هنوز هیچ چیز‬ ‫כבר משהו – עדיין כלום‬ ‫כבר משהו – עדיין כלום‬ 1
kv-r --s--h- –--da-n klum kvar mashehu – adayn klum
‫شما چیزی خورده اید؟‬ ‫אכלת כבר משהו?‬ ‫אכלת כבר משהו?‬ 1
a---lt--a---------- m--hehu? akhalta/akhalt kvar mashehu?
‫نه، هنوز چیزی نخورده ام.‬ ‫לא, עדיין לא אכלתי שום דבר.‬ ‫לא, עדיין לא אכלתי שום דבר.‬ 1
lo, a--y--lo ----------um d---r. lo, adayn lo akhalti shum davar.
‫کس دیگری – هیچکس دیگر‬ ‫עוד מישהו – לא אף אחד‬ ‫עוד מישהו – לא אף אחד‬ 1
o--mi-he---- ---a- ---d od mishehu – lo af exad
‫کس دیگری قهوه می‌خواهد؟‬ ‫עוד מישהו רוצה קפה?‬ ‫עוד מישהו רוצה קפה?‬ 1
o- -i-h--- r--se---a-eh? od mishehu rotseh qafeh?
‫نه، هیچ کسی نمی‌خواهد.‬ ‫לא, אף אחד לא רוצה.‬ ‫לא, אף אחד לא רוצה.‬ 1
lo--af--xad--o rots-h. lo, af exad lo rotseh.

‫زبان عربی‬

‫زبان عربی، یکی از مهم ترین زبان ها در سراسر جهان است.‬ ‫بیش از 300 میلیون نفر به عربی صحبت می کنند.‬ ‫آنها در بیش از 20 کشور مختلف زندگی می کنند.‬ ‫زبان عربی جزء زبان های آفریقایی - آسیایی است.‬ ‫قدمت زبان عربی به هزاران سال پیش می رسد.‬ ‫اولین بار در شبه جزیره عربستان به این زبان سخن گفته می شد.‬ ‫از آنجا، به جاهای دیگر گسترش یافت.‬ ‫عربی محاوره ای با زبان مرسوم بسیار متفاوت است.‬ ‫لهجه های مختلف عربی بسیاری وجود دارد.‬ ‫می توان گفت که این زبان در هر منطقه به لهجه های مختلف صحبت می شود.‬ ‫افرادی که به لهجه های مختلف عربی صحبت می کنند اغلب هیچگونه همدیگر را درک نمی کنند.‬ ‫در نتیجه، فیلم های کشورهای عربی معمولا دوبله می شود.‬ ‫فقط از این راه است که ساکنین تمام این منطقه زبانی می توانند همدیگر را درک کنند.‬ ‫امروز به زبان عربی کلاسیک مرسوم به ندرت صحبت می شود.‬ ‫و تنها به صورت مکتوب آن یافت می شود.‬ ‫کتاب ها و روزنامه ها زبان عربی کلاسیک مرسوم را به کار می برند.‬ ‫امروز هیچ زبان عربی فنی وجود ندارد.‬ ‫به این دلیل، اصطلاحات فنی معمولا از زبان های دیگر گرفته می شوند.‬ ‫در این منطقه زبان انگلیسی و فرانسه بیش از هر زبان دیگری رایج است.‬ ‫در سال های اخیر علاقه به زبان عربی به طور چشم گیری افزایش یافته است.‬ ‫مردم هر چه بیشتر مایلند زبان عربی را یاد بگیرند.‬ ‫دوره های عربی در همه دانشگاه ها و بسیاری از مدارس ارائه می شود.‬ ‫رسم الخط عربی برای بسیاری از مردم بسیار جالب است.‬ ‫این خط از راست به چپ نوشته می شود.‬ ‫تلفّظ و دستور زبان عربی آن قدر آسان نیست.‬ ‫بسیاری از آواها و قواعدی در این زبان وجود دارد که برای سایر زبان ها شناخته شده نیستند.‬ ‫هنگام مطالعه، فرد باید نظم خاصی را رعایت کند.‬ ‫ابتدا تلفّظ، سپس دستور زبان، و بعد از آن نوشتن ...‬