کتاب لغت

fa ‫چیزی خواستن‬   »   he ‫לרצות משהו‬

‫70 [هفتاد]‬

‫چیزی خواستن‬

‫چیزی خواستن‬

‫70 [שבעים]‬

70 [shiv'im]

‫לרצות משהו‬

lirtsot mashehu

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی عبری بازی بیشتر
‫می‌خواهید سیگار بکشید؟‬ ‫את / ה רוצה לעשן?‬ ‫את / ה רוצה לעשן?‬ 1
a-a--a- ro-seh/r--s---l---s---? atah/at rotseh/rotsah le'ashen?
‫می‌خواهید برقصید؟‬ ‫את / ה רוצה לרקוד?‬ ‫את / ה רוצה לרקוד?‬ 1
a-a-/a---o-s-h---t-a--l--qod? atah/at rotseh/rotsah lirqod?
‫ می‌خواهید پیاده روی کنید؟‬ ‫את / ה רוצה לטייל?‬ ‫את / ה רוצה לטייל?‬ 1
a--h--- ---se---o-s----e-a---? atah/at rotseh/rotsah letayel?
‫من می‌خواهم سیگار بکشم.‬ ‫אני רוצה לעשן.‬ ‫אני רוצה לעשן.‬ 1
ani-r---e----t-ah --'-s-e-. ani rotseh/rotsah le'ashen.
‫یک نخ سیگار می‌خواهی؟‬ ‫את / ה רוצה סיגריה.‬ ‫את / ה רוצה סיגריה.‬ 1
at-h/-t r---eh-r--s-h ---ar--h. atah/at rotseh/rotsah sigariah.
‫او آتش (فندک) می‌خواهد.‬ ‫הוא רוצה אש.‬ ‫הוא רוצה אש.‬ 1
hu-ro--eh es-. hu rotseh esh.
‫من می‌خواهم چیزی بنوشم.‬ ‫אני רוצה לשתות משהו.‬ ‫אני רוצה לשתות משהו.‬ 1
a-i -----h-ro-s-h li-h--t-mashe--. ani rotseh/rotsah lishtot mashehu.
‫من می‌خواهم چیزی بخورم.‬ ‫אני רוצה לאכול משהו.‬ ‫אני רוצה לאכול משהו.‬ 1
a----otseh---t-ah-le-e-h-- m----h-. ani rotseh/rotsah le'ekhol mashehu.
‫من می‌خواهم کمی‌استراحت کنم.‬ ‫אני רוצה לנוח קצת.‬ ‫אני רוצה לנוח קצת.‬ 1
ani--o-s--/ro--a--la--ax--tsat. ani rotseh/rotsah lanuax qtsat.
‫من می‌خواهم از شما چیزی بپرسم.‬ ‫אני רוצה לשאול אותך משהו.‬ ‫אני רוצה לשאול אותך משהו.‬ 1
ani --tseh-r-ts-----sh'-l--tkh- ----e--. ani rotseh/rotsah lish'ol otkha mashehu.
‫من می‌خواهم از شما تقاضای چیزی کنم.‬ ‫אני רוצה לבקש ממך משהו.‬ ‫אני רוצה לבקש ממך משהו.‬ 1
an------e----ts-----v--esh---mkha-masheh-. ani rotseh/rotsah levaqesh mimkha mashehu.
‫من می‌خواهم شما را به چیزی دعوت کنم.‬ ‫אני רוצה להזמין אותך.‬ ‫אני רוצה להזמין אותך.‬ 1
ani ro--eh/r-tsah leha---n----ha. ani rotseh/rotsah lehazmin otkha.
‫شما چی می‌خواهید (چی میل دارید)؟‬ ‫מה תרצה / י?‬ ‫מה תרצה / י?‬ 1
mah-t-rtse--tirts-? mah tirtseh/tirtsi?
‫یک قهوه می‌خواهید؟‬ ‫תרצה / י לשתות קפה?‬ ‫תרצה / י לשתות קפה?‬ 1
t-rtseh-ti-tsi -i--tot---f--? tirtseh/tirtsi lishtot qafeh?
‫یا اینکه ترجیحاً یک چای می‌خواهید؟‬ ‫או אולי תעדיף / פי תה?‬ ‫או אולי תעדיף / פי תה?‬ 1
o-ul-y ta----f/t--a-ifi -e-? o ulay ta'adif/ta'adifi teh?
‫ما می‌خواهیم با ماشین به خانه برویم.‬ ‫אנחנו רוצים לנסוע הביתה.‬ ‫אנחנו רוצים לנסוע הביתה.‬ 1
aa---n- --tsi- lins-'- --b--tah. aanaxnu rotsim linso'a habaytah.
‫ شما تاکسی می‌خواهید؟‬ ‫תרצו מונית?‬ ‫תרצו מונית?‬ 1
t-rtsu-mo--t? tirtsu monit?
‫آنها می‌خواهند تلفن کنند.‬ ‫הם / ן רוצים / ות לטלפן.‬ ‫הם / ן רוצים / ות לטלפן.‬ 1
he-/-en-r-t-im-r--s--------p-n. hem/hen rotsim/rotsot letalpen.

‫دو زبان = دو مرکز بیان!‬

‫برای مغز ما مهم نیست که چه زمانی ما یک زبان را آموخته ایم.‬ ‫به این دلیل که مغز برای زبان های مختلف مناطق ذخیره مختلفی دارد.‬ ‫همه زبان هائی که یاد می گیریم با هم در یکجا ذخیره نمی شوند.‬ ‫زبان هائی که در بزرگسالی می آموزیم برای خود منطقه ذخیره سازی مخصوص دارند.‬ ‫بدین معنی که مغز قواعد جدید را در یک مکان متفاوت به کار می بندد.‬ ‫این اطلاعات با اطلاعات زبان مادری در یکجا ذخیره نمی شود.‬ ‫از طرف دیگر، افرادی که در محیط دو زبانه رشد می کنند، تنها از یک منطقه از مغز استفاده می کنند.‬ ‫این نتیجه مطالعات متعدّد است.‬ ‫دانشمندان عصب شناس بر روی افراد مختلف آزمایش کرده اند.‬ ‫این افراد به راحتی به دو زبان صحبت می کردند.‬ ‫افراد یک گروه آزمون، در یک محیط دو زبانه بزرگ شده بودند.‬ ‫در مقابل، افراد گروه دیگر، زبان دوم را بعدها آموخته بودند.‬ ‫محقّقان می توانند فعّالیت مغز را در هنگام آزمایش زبان، اندازه گیری کنند.‬ ‫از این راه آنها می توانند ببینند که کدام منطقه از مغز در هنگام آزمایش عمل کرده است.‬ ‫و آنها متوجّه شدند که که افرادی که دیرتر زبان آموخته اند دارای دو مرکز گویائی هستند.‬ ‫محقّقان مدّتها به این موضوع مشکوک بودند.‬ ‫افرادی که آسیب مغزی دیده اند علائم دیگری از خود نشان می دهند.‬ ‫بنابراین، آسیب مغزی هم می تواند منجر به ایجاد مشکلات گفتاری شود.‬ ‫افراد آسیب دیده نمی توانند کلمات را تلفّظ و یا درک کنند.‬ ‫اما مجروحان حوادث که دو زبانه هستند گاهی علائم غیر معمول نشان می دهند.‬ ‫مشکلات گفتاری آنها همیشه بر هر دو زبان تأثیر نمی گذارد.‬ ‫اگر فقط یک منطقه از مغز دچار آسیب شود، منطقه دیگر هنوز می تواند به کار خود ادامه دهد.‬ ‫بعدا این بیماران یک زبان را بهتر از زبان دیگر صحبت می کنند.‬ ‫سرعت آموختن دو زبان مختلفی که دوباره آموخته می شوند با هم تفاوت دارند.‬ ‫این ثابت می کند که هر دو زبان در یک محل ذخیره نمی شوند.‬ ‫چون آنها این دو زبان را در یک زمان نیاموخته اند، دو مرکز در مغز تشکیل داده اند.‬ ‫هنوز معلوم نیست که چگونه مغز ما می تواند صحبت به دو زبان را کنترل کند.‬ ‫اما یافته های جدید می تواند منجر به ایجاد استراتژی های یادگیری جدید گردد.‬